گزیدهٔ اِقتدار «طریقت معرفت»
راهنمای مردمان حساس
سانایا رومان برگردان: مژگان بانو مؤمنی
از شما دعوت می کنم کائناتی را که خود خوب می شناسید به اتفاق سیاحت کنیم. ما آن را از چشم اندازی بررسی خواهیم کرد که اندکی متفاوت است، به گونه ای که باعث می شود بُعدی تازه بیابد، یعنی غنایی پیدا کند که انتظارش نمی رفت. دنیای پیرامون شما دنیای انرژی است. این کتاب به شما کمک می کند تا این دنیای انرژی را که در آن زندگی می کنید دقیق تر ببینید و نظامهای اعتقادی، انگاره های تفکر گروهی، و انرژیهای تله پاتیک دیگران را که روی شما اثر می گذراند درک کنید. این شیوه به شما می آموزد که چگونه ناخودآگاه را به خودآگاه تبدیل کنید و در رمز و راز انرژیهای ناپیدای اطرافتان کند و کاو کنید. این بسیار فراتر از آن چیزی است که با حواس پنج گانه تان درک می کنید، و می تواند بر شما اثر بگذارد. این انرژیهای ناپیدا، به محض اینکه درکشان می کنید، می توانند ابزاری بشوند برای کمک به شما تا به هرجایگاهی که می خواهید دست یابید.
وقتی از نزدیک به انرژی بنگرید درست مثل این است که شیئی آشنا را از داخل میکروسکوپ نگاه می کنید. با اینکه شیء همان شیء است، ولی از نزدیک متفاوت می نماید. این شیوه به شکل میکروسکوپ عمل خواهد کرد، کمکتان
می کند تا انرژی ناپیدای اطرافتان را با جزئیات بیشتری بررسی کنید و کانون توجه خود را تغییر دهید و به نقطه ای دیگر معطوف کنید و چشم اندازی متفاوت فراهم آورید. این همان دنیای است که همیشه می شناخته اید ولی چون به شیوه های تازه ای آن را درک و مشاهده می کنید اسرارش را بر شما آشکار خواهد ساخت.
فصل دوّم
حس کردن انرژی
زمانی که این مطالب را می خوانید در وضعیت راحتی بنشینید. تمام حسهایی را که دارید به کار ببندید. نفس را در سینه، صورت، دهان و گلویتان احساس کنید. شما قابلیتهای بسیاری برای حس کردن انرژی دارید؛ فقط باید به این نیروها توجه کنید. یک دقیقه به صداهای موجود در اتاق و بیرون آن گوش فرا دهید. از حس بویایی و لامسه خودآگاه شوید و این که از لباسی که بر تن دارید چه حسی می کنید. از چیزی که روی آن نشسته اید چه حسی دارید. به هر نوع مزه موجود در دهانتان توجه کنید. چشم هایتان را ببندید و به کلیه چیزهایی که امروز دیده اید بیندیشید. گویی هر آنچه را که داده اید روی پرده سینمایی بوده. چه تصاویری را امروز بر پرده سینمای خودتان انداخته اید؟
فصل سوّم
درک و هدایت انرژی نامرئیِ موجود در اطراف شما
دور تا دور شما پر از انرژی است. این انرژی به صورت افکار و احساساتی است که آدمهای دور و برتان بروز می دهند. انرژی از خود کره زمین می آید-یعنی زمین، درخت، حیوانات همه از خود انرژی ساطع می کنند. در کره زمین هر مکانی، محله ای و اجتماعی انرژی متفاوتی دارد. هرجایی بسته به ارتفاعش از سطح دریا انرژی متفاوتی با جای دیگر دارد؛ شهرها انرژی دیگری دارند تا شهرستانها. در عالم همه چیز زنده است و انرژی ساطع می کند و شما می توانید یاد بگیرید این انرژی را احساس کنید.
فصل چهارم
حس کردن انرژی دیگران
بسیاری از شما مدام دارید توانایی خود را برای حفظ احساسی که نسبت به خود دارید و خلاصی از فکر کردن به گروه یا جسمی که با شما جور نیستند گسترش می دهید. انرژی یک جور جریان هوا است. غالبا از کنارتان می گذرد و رد می شود. آن را می توان چون بوی خوشی تصور کرد که در اطرافتان پراکنده شده. تحت تأثیر آن قرار گرفتن یا نگرفتن بستگی به آن دارد که تصمیم بگیرید نسبت به آن انرژی چگونه واکنش نشان دهید و تا چه حداز آن آگاه باشید. هرچه نسبت به خویشتن خویش آگاه تر باشید، نفوذهای بیرونی کمتر می توانند روی شما تأثير بگذارند. هرچه آگاهی کمتری از خود داشته باشید و هرچه نسبت به آنچه هستید آگاهانه توجه کمتری کنید، انرژی بیشتر می تواند روی شما تأثیر بگذارد.
فصل پنجم
من کیستم؟
من کیستم سؤال بسیار مهمی است، زیرا اگر ندانید کی هستید، نمی توانید انرژی موجود در اطرافتان را به روشنی احساس یا تفسیر کنید.
همگی تصوری از آنچه که هستید دارید؛ در موقعیتهای بسیار متفاوتی خودتان را مشاهده و بررسی کرده اید و می دانید که چطور واکنش نشان می دهید و چگونه وقتتان را صرف می کنید و غیره. همچنین بیشتر شما می دانید که چه می خواستید باشید – یعنی اینکه دوست داشتید اندامتان چگونه می بود. وقتتان را چگونه می گذراندید، چه مقدار پول در می آوردید، چه ورزشی می کردید، و چه غذایی باید می خوردید. ما بعدا در مورد اینکه شما چه تصورات و برداشتهایی دارید از آن چیزی که باید باشید یا چیزی که دوست دارید باشید سخن خواهیم گفت.
فصل ششم
آوردن ناخودآگاه به خودآگاه
شما تمام ابزارهای مورد نیاز را در اختیار دارید تا آن کس که می خواهید بشوید. در حین اینکه درک انرژی را فرا می گیرید، می توانید انرژی به تجربه درآمده تان را متحول هم بسازید. هنگامی که از انرژی اطرافتان آگاه می شوید می توانید به مواقعی که انرژی شما انرژی برتر است پی ببرید و این برتری را افزایش دهید. این به شما فرصت می دهد که تصاویری را که در ذهن دارید متحول سازید و عزمتان را آنچنان متمرکز کنید که بتوانید شفاف تر شوید، بالاتر بروید و گسترش و تحول یابید.
وقتی از کائنات چیزی بیشتر می خواهید، حائز اهمیت است که متناسب با شیوه ای که آن چیز به سویتان می آیند باز و پذیرا باشید تا کائنات آن خواسته شما را به سریعترین و مؤثرترین نحو ممکن برآورده سازد. شاید برای آنکه چیزی بتوانید به دست بیاورید لازم شود بعضی از حالات و تصورات خود را کنار بگذارید، بدین ترتیب می توانید برای رهایی از شر آنها موقعیتهایی را فراهم سازید. همان وقت که خود را برای بالاتر رفتن آماده می بینید، باید هرگونه تصاویری را که در مورد شیوه رسیدن به آن مرحله بالاتر داشته اید دور بریزید.
فصل هفتم
تصاویر درونی خود را متحول سازید:
یعنی خویشتن واقعی خود را آزاد بگذارید.
وقتی در بطن انرژیهای اطرافتان قرار دارید، از این وضعیت خود تصاویر ذهنی بسیاری در سر دارید. این تصاویر ذهنی کدام هستند؟ آنها تصاویری هستند از واقعیت که شما در ذهن خود دارید. شما از این تصاویر به عنوان الگوهایی استفاده می کنید و قضاوت می کنید که آیا انسان خوبی هستید یا نه، و بنا به همین الگوها تصمیم می گیرید که چگونه سخن بگویید و چگونه رفتار کنید و با چه کسی سر کنید. این تصاویر ذهنی در عین حال موانع و محدودیتهای شما را نیز به وجود می آورند. و تعیین می کنند تا کجاها خواهید رفت. دوره عمر سفری است به خارج از تاریکی و به درون روشنایی، شما با متحول ساختن تصاویر ذهنیتان می توانید روشنایی بیشتری را به زندگی خود راه دهید.
فصل هشتم
یافتن ژرف ترین حقیقت وجود خود
زندگی هرکس سفری است برای یافتن ژرف ترین سطح حقیقت وجودش. هر موقعیتی که در زندگی شما باعث چالش و رنج شما شود ناحیه ای است که در آن یاد می گیرید چگونه نسبت به روح و جان خود صادق باشید.
شما نقشهای بسیاری دارید که ایفا می کنید، و حقایق گوناگونی را که در زمانهای مختلف تجربه می کنید. ممکن است بیان مطلبی را تمرین کنید، اما وقتی عازم دیدن شخص مورد نظر می شوید، در می یابید که بكل مطالب دیگری می گویید. بنابراین می پرسید: «حقیقت چیست؟» آن چیزی که در فلان لحظه حقیقت به حساب می آید ممکن است لحظه ای دیگر حقیقت نباشد. آیا حقیقت سیال است، یا اینکه حقیقت ژرف تری وجود دارد که عمرش یک لحظه است؟ همه شما از نظر شخصیتی سیال هستید و هویتهای متعددی دارید. روان و روح شما، خویشتن مرکزی شما، آن حقیقت ژرف تر را می گیرد.
فصل نهم
سفر به درون روشنایی:
بالاتر رفتن انرژی به سوی سیر عالیتر
انرژی سطوح متعددی در کائنات دارد، از سطوح نامطبوع تر و سخت تر گرفته تا سطح مهارت بسیار. سطوح نامطبوع تر به شکل عواطف سنگین و افکار منفی ظاهر می شوند. سطوح برتر فراسوی دو قطب خوب و بد قرار دارند و از احساسات تند و عواطف فراتر می روند. این سطوح، سطوح عشق، و روشنایی و نیروی شخصی افزون شونده اند. در تمام سطوح دروس عبرتی نهفته و یکی از ساده ترین شیوه های تعالی یافتن این است که این دروس را به عنوان چالشها و فرصتهایی برای رشد تلقی کنیم. وقتی هم تعالی پیدا می کنید، چالشها از بین نمی روند، بلکه سرشت آنها عوض می شود. بدون چالش نمی توان رشد کرد. هر موضعی که نسبت به آنها داشته باشید یا کمکتان می کند بالاتر بروید و سریعتر رشد کنید، و یا شما را در سطوح سخت انرژی بیشتر نگه می دارد.
فصل دهم
آموختن عشق و محبت بی قید و شرط
عشق و محبت بی قید و شرط یعنی دل خود را همیشه باز نگه داشتن. برای این کار شاید لازم باشد انتظاراتی را که از دیگران دارید کنار بگذارید، و توقع نداشته باشید که جز آنچه هستند باشند: یعنی نیاز به این را که آدمها به شما خیری برسانند، رفتار خاصی با شما بکنند، و یا پاسخ محبتتان را با محبت بدهند، کنار بگذارید. بسیاری از شما پیش از آنکه شما به ایشان مهر بورزید انتظار دارید به شما مهر بورزند.
عشق بی قید و شرط یعنی آموختن این که سرچشمه مهر و محبت شویم،
نه این که انتظار داشته باشیم دیگران چنین باشند.
فصل یازدهم
با انتخاب رشد از عهده رنج برآمدن
وقتی به سمت سطوح برتر آگاهی حرکت می کنید، امکان دارد متوجه شوید که باید انرژی خشم و رنج را در درون خود و دیگران چاره ای بکنید. بخشی از روند تحول جان به سوی روشنایی این است که بیاموزید چگونه با این گونه انرژیها متوازن بمانید و در دل با آنها کنار بیایید.
زمانی که احساس می کنید از دیگری آزرده شده و دورافتاده اید، و می پندارید که او باعث رنج و ناخشنودی شما شده، شاید وقت آن باشد که بررسی کنید ببینید با ایجاد این شرایط می خواهید چه درس عبرتی بگیرید. در مواقع دوست داشتن دیگران، زمانهایی هست که احساس می کنید از آنها دور شده اید و رنجیده اید. اگر این اتفاق رخ داد، به دنبال دلایلی روشن فکرانه نگردید. سعی نکنید کشف کنید چه کسی دیگری را آزرده و کی مقصر و کی برحق است. جر و بحث در این باره و پیدا کردن این که کدام یک از طرفین خوب و کدام بد است ندرت مفید واقع می شود. این شما را به دام مبارزه قدرت با یکدیگر می کشاند و شما را از ارتباط قلبيتان بیرون می برد.
فصل دوازدهم
باز کردن شهود
شهود چیست و چگونه عمل می کند؟ بعضی اوقات راحت تر آن است که شهود را با بیان آنچه شهود نیست توضیح دهیم. فقط ذهن نیست که همه چیزها را حساب می کند. ذهن مانند کامپیوتر نیست که بگوید a+b+c+=d مانند یک کامپیوتر اصول منطق را به کار نمی گیرد. شهود منیت نیست، دنیایش دنیای فرم و ساختار نیست.
شهود یعنی قدرتی که بدون استفاده از کلمات می فهمد و بدون توضیح و تفسیر، حقیقت را حس می کند. شهود ورای زمان و فضا عمل می کند، پیوندی است به خود برتر شما. شهود جسم فیزیکی شما نیست. شهود با علم به این که گذشته، حال و آینده مقارن همند عمل می کند. آرزوهای ذهن آگاه شما را می گیرد، به آینده می رود و راههای نیل به آنها را برایتان پیدا می کند. شهود با شما از طریق بصیرت، مکاشفه و الهام سخن می گوید. مثل شعور به شما نمی گوید: «من فردا باید این کار را انجام دهم، این جزو کارهای من است، این کار خوبی خواهد بود اگر که من انجامش دهم.» به جای آن، شهود می گوید:«آیا سرگرم کننده و شادی آفرین نخواهد بود؟ این کاری است که می خواهم امروز انجام دهم.»
فصل سیزدهم
ذهن، گفت وگوی درون و شبکه پخش انرژی شخصی شما
ذهن شما مرکز پخش نیرومندی از انرژی است. نحوه گذراندن زندگی و آنچه را می آفرینید نیز او تعیین می کند. افکار شما مغناطیسی هستند؛ آنها از وجود شما بیرون می روند و چیزهایی را به سویتان جذب می کنند که راجع به آنها فکر می کنید.
گفت و گوی درونی شما بسیار مهم است، زیرا شیوه سخن گفتنتان با خویشتن تعیین می کند که چه رویدادها و افراد و اشیائی را جلب می کنید.
برای روشنتر بودن، برای آفریدن رویدادهای شادتر در زندگی، مهم آن است که وقتی با خود و دیگران سخن می گویید از کلمات و افکار عالیتر استفاده کنید. افکار شما واقعیت را می آفرینند؛ آنها به بیرون و به سوی دنیا می روند و بر سایر افراد تأثیر می گذارند. وقتی به حیطه های ظریفتری از انرژی می روید، تمایل دارید افکار خود را از طریق افزودن کیفیت آنها بالا ببرید. به محض این که شروع کنید به اندیشیدن به افکار پاکتر، مهربانتر و محبت آمیزتر، خاصیت مغناطیسی جسمتان را تغییر می دهید و در سطوح برتر کائنات طنین انداز خواهید کرد.
فصل چهاردهم
خرد: خودِ برتر خویش بودن
هنگامی که از انرژی موجود در اطراف خود آگاه می شوید، خود یاریتان می کند آن را درک کنید. کم کم می بینید هر آنچه برایتان رخ می دهد برای این است که یاریتان کند از این هم فراتر بروید. وقتی باور کردید که همه چیز در جهت منافع برتر شما آفریده شده، چنین خواهد شد. زاویه دید و نگرش مثبت شما در پیرامونتان محیطی حمایتگر و پرورش دهنده ایجاد می کند؛ و کاری می کنند که انرژی به جای اینکه بر علیه شما جریان یابد، در کنار شما جاری شود.
خرد یعنی توانایی آگاهی یافتن به هر آنچه که در اطرافتان رخ می دهد، یعنی دیدن حقیقت برتر، یعنی ابراز مشفقانه خویشتن. خرد جهان اطرافتان را نه خصومت آمیز، بلکه مهرآمیز می کند. باور به اینکه هرآنچه رخ می دهد به نفع شماست انرژی منفی را بی ضرر و خنثی می کند.
فصل پانزدهم
تله پاتی یا ارتباط ذهنی یعنی درک ارتباط غیرکلامی
اساساً دو نوع ارتباط برقرار کردن وجود دارد، ارتباط کلامی و ارتباط تله پاتیک (ذهنی) یا غیرکلامی. هریک از شما ارتباط ذهنی را تجربه کرده اید. پیامهای تله پاتیک را یا ذهنی یا حسی دریافت می کنید. شما مثل یک ایستگاه پخش سیار هستید که مدام از اجتماع و دوستان خود پیامهایی دریافت می کنید. شما رشته های تله پاتیکی دارید که نه تنها از طرف افرادی که اکنون می شناسید، بلکه ازسوی افرادی که در آینده نیز خواهید شناخت و کسانی که سابق می شناختید نیز به شما وصل می شوند. رشته های انرژی فراوانی مدام به درونتان می آیند و از آن خارج می شوند. اینها را می توان به امواج رادیویی تشبیه کرد که وسیله پیوند شما با دیگران هستند.
فصل شانزدهم
دریافت راهنمایی از حیطه های برتر
شما می توانید بیاموزید از حیطه های برتر کائنات اطلاعات به دست آورید. درست همان طور که امواج تله پاتیک آدمها وجود دارد. امواج برتر بسیاری هم هستند که می توانید با آنها همنوا شوید. در هرزمان، سطوح برتر اطلاعات و راهنمایی در دسترستان قرار دارند. همان گونه که نمی توانید موج رادیویی را لمس کنید یا بیبینید، این امواج را هم نمی شود لمس کرد و دید مگر آنکه اراده و میل این کار را داشته باشید. .این امواج چه هستند؟ سطوح مختلفی از اطلاعات وجود دارند؛ بعضی محتوی دانشند، و برخی محتوی کار، انواع آموختنيها، و بینشهای آرامش بخش. اگر خود را با این سطوح همنوا کنید، می توانید کلیه اگاهیهای شناخته شده و آگاهیهایی که باز هم باید شناخته شوند در دسترستان قرار می گیرند. آنها را ذهن کیهانی نامیده اند. كل انرژی مشترک نیروی حیات که خارج از زمان و فضا موجود است. بسیاری از دانشمندان بزرگ برای دستیابی به اختراعات علمیشان این سطح را ضبط کرده اند.